استفاده روزافزون از ماساژ لاغری درمانی به عنوان کمکی به مراقبت ها مرسوم می باشد.
برای بهبود آسیب های اسکلتی عضلانی و تعداد فزاینده مراجعه به پزشک برای ماساژ نشان دهنده تغییر به سمت درمان های غیر دارویی برای سلامت شخصی است.
با توجه به هزینه های مارپیچی از مراقبت های اولیه و داروها در ایالات متحده، این احتمال وجود دارد که بیماران بیشتری به دنبال این درمان و همچنین سایر جایگزین های پزشکی غیر سنتی برای تکمیل رویکردهای مرسوم تر برای مراقبت های بهداشتی خود باشند.
به ویژه، زیرا مشکلات اسکلتی عضلانی تأثیر قابل توجهی بر عملکرد روزانه دارند. و کیفیت زندگی، اعتبار بخشیدن به درمانهایی که بهبودی، التهاب را تعدیل میکنند و درد در ماهیچههای اسکلتی را کاهش میدهند، مهم است.
برای شروع این فرآیند، ما تأثیر مولکولی ماساژ را بر سلولهای عضلانی انسان ارزیابی کردهایم و مشخص کردهایم که عضله آسیبدیده در اثر ورزش است.
پاسخگوی یک جلسه 10 دقیقه ای ماساژ است.
پس از فعال کردن مسیرهای سیگنال دهی سلولی از طریق انتقال مکانیکی، ماساژ افزایش چندین مسیر سیگنالینگ دیگر را کاهش داد.
که نشان دهنده التهاب عضلانی و استرس سلولی تنظیم شده توسط NFκB و همچنین افزایش سیگنال دهی از طریق PGC-1α است.
در مطالعات تحقیقاتی با محوریت درد بافت نرم، تاکید غالب بر بررسی فرآیندهای عصبی عضلانی بوده است.
پیشرفتهای اخیر در زمینه به سرعت در حال تکامل تحقیقات فاسیا نشان میدهد که تغییرات پاتولوژیک در بافتهای همبند فیبری کلاژنی (fasciae) میتواند نقش موثری را ایفا کند. در چندین سندرم درد میوفاشیال.
این شرایط شامل شرایطی است که با تغییر سفتی بافت های فاشیال مرتبط و/یا با کاهش توانایی لغزش یا حرکت برشی آنها مشخص می شود.
درک بهتر پویایی سلولی درگیر در فیبروز، نویدبخش افزایش دامنه گزینه های درمانی موجود است.
درمانهای دستی میوفاشیال، و همچنین درمانهای هدفمند حرکتی صورت، ممکن است بتوانند به روند بهبود بازسازی ماتریکس کمک کنند.
به عنوان مثال، نشان داده شده است که ماساژ شکمی میوفاشیال چسبندگی داخل شکمی را در موشها کاهش میدهد.
و استفاده در شرایط آزمایشگاهی از یک حرکت برشی فوقالعاده آهسته مایع قادر به القای افزایش بیان ماتریکس متالوپروتئیناز-1، یک آنزیم ضد فیبروتیک قوی است.
پیشرفتها در تصویربرداری اولتراسوند (از جمله الاستوگرافی سونوگرافی) و میومتری به ابزارهای مفیدی در ارزیابی تغییرات پاتولوژیک و همچنین ناشی از درمان در خواص بافت فاسیال مرتبط با بسیاری از موشهای صحرایی با سندرم درد میوفاسیال تبدیل میشوند.